ویدیو کلیپ
متن ترانه
I am unwritten
– من ننوشته ام
Can’t read my mind, I’m undefined
– نميتونم ذهنم رو بخونم ، من نامشخصم
I’m just beginning
– من تازه شروع کردم
The pen’s in my hand, ending unplanned
– قلم در دست من است ، پایان دادن به برنامه ریزی نشده
Staring at the blank page before you
– خیره شدن به صفحه خالی قبل از شما
Open up the dirty window
– پنجره کثیف را باز کنید
Let the sun illuminate the words that you cannot find
– بگذارید خورشید کلماتی را که نمی توانید پیدا کنید روشن کند
Reaching for something in the distance
– رسیدن به چیزی در فاصله
So close you can almost taste it
– آنقدر نزدیک است که تقریبا می توانید آن را بچشید
Release your inhibitions
– بازدارندگی های خود را رها کنید
Feel the rain on your skin
– باران را روی پوست خود احساس کنید
No one else can feel it for you
– هیچ کس دیگری نمی تواند آن را برای شما احساس کند
Only you can let it in
– فقط شما می توانید آن را در اجازه دهید
No one else, no one else
– هيچ کس ديگه اي ، هيچ کس ديگه اي
Can speak the words on your lips
– مي توني کلمات رو روي لب هات بگي
Drench yourself in words unspoken
– خود را در کلمات ناگفته خیس کنید
Live your life with arms wide open
– زندگی خود را با بازوهای باز زندگی کنید
Today is where your book begins
– امروز جایی است که کتاب شما شروع می شود
The rest is still unwritten, yeah
– بقيه اش هنوز نوشته نشده ، آره
Oh, oh
– اوه ، اوه
I break tradition
– من سنت رو شکستم
Sometimes my tries, are outside the lines yeah, yeah
– بعضي وقت ها تلاش هام خارج از خط هستن آره ، آره
We’ve been conditioned to not make mistakes
– ما عادت کرده ایم که اشتباه نکنیم
But I can’t live that way oh, oh
– اما من نمیتونم اینجوری زندگی کنم
Staring at the blank page before you
– خیره شدن به صفحه خالی قبل از شما
Open up the dirty window
– پنجره کثیف را باز کنید
Let the sun illuminate the words that you cannot find
– بگذارید خورشید کلماتی را که نمی توانید پیدا کنید روشن کند
Reaching for something in the distance
– رسیدن به چیزی در فاصله
So close you can almost taste it
– آنقدر نزدیک است که تقریبا می توانید آن را بچشید
Release your inhibitions
– بازدارندگی های خود را رها کنید
Feel the rain on your skin
– باران را روی پوست خود احساس کنید
No one else can feel it for you
– هیچ کس دیگری نمی تواند آن را برای شما احساس کند
Only you can let it in
– فقط شما می توانید آن را در اجازه دهید
No one else, no one else
– هيچ کس ديگه اي ، هيچ کس ديگه اي
Can speak the words on your lips
– مي توني کلمات رو روي لب هات بگي
Drench yourself in words unspoken
– خود را در کلمات ناگفته خیس کنید
Live your life with arms wide open
– زندگی خود را با بازوهای باز زندگی کنید
Today is where your book begins
– امروز جایی است که کتاب شما شروع می شود
Feel the rain on your skin
– باران را روی پوست خود احساس کنید
No one else can feel it for you
– هیچ کس دیگری نمی تواند آن را برای شما احساس کند
Only you can let it in
– فقط شما می توانید آن را در اجازه دهید
No one else, no one else
– هيچ کس ديگه اي ، هيچ کس ديگه اي
Can speak the words on your lips
– مي توني کلمات رو روي لب هات بگي
Drench yourself in words unspoken
– خود را در کلمات ناگفته خیس کنید
Live your life with arms wide open
– زندگی خود را با بازوهای باز زندگی کنید
Today is where your book begins
– امروز جایی است که کتاب شما شروع می شود
The rest is still unwritten
– بقیه اش هنوز نوشته نشده
Staring at the blank page before you
– خیره شدن به صفحه خالی قبل از شما
Open up the dirty window
– پنجره کثیف را باز کنید
Let the sun illuminate the words that you cannot find
– بگذارید خورشید کلماتی را که نمی توانید پیدا کنید روشن کند
Reaching for something in the distance
– رسیدن به چیزی در فاصله
So close you can almost taste it
– آنقدر نزدیک است که تقریبا می توانید آن را بچشید
Release your inhibitions
– بازدارندگی های خود را رها کنید
Feel the rain on your skin
– باران را روی پوست خود احساس کنید
No one else can feel it for you
– هیچ کس دیگری نمی تواند آن را برای شما احساس کند
Only you can let it in
– فقط شما می توانید آن را در اجازه دهید
No one else, no one else
– هيچ کس ديگه اي ، هيچ کس ديگه اي
Can speak the words on your lips
– مي توني کلمات رو روي لب هات بگي
Drench yourself in words unspoken
– خود را در کلمات ناگفته خیس کنید
Live your life with arms wide open
– زندگی خود را با بازوهای باز زندگی کنید
Today is where your book begins
– امروز جایی است که کتاب شما شروع می شود
Feel the rain on your skin
– باران را روی پوست خود احساس کنید
No one else can feel it for you
– هیچ کس دیگری نمی تواند آن را برای شما احساس کند
Only you can let it in
– فقط شما می توانید آن را در اجازه دهید
No one else, no one else
– هيچ کس ديگه اي ، هيچ کس ديگه اي
Can speak the words on your lips
– مي توني کلمات رو روي لب هات بگي
Drench yourself in words unspoken
– خود را در کلمات ناگفته خیس کنید
Live your life with arms wide open
– زندگی خود را با بازوهای باز زندگی کنید
Today is where your book begins
– امروز جایی است که کتاب شما شروع می شود
The rest is still unwritten
– بقیه اش هنوز نوشته نشده
The rest is still unwritten
– بقیه اش هنوز نوشته نشده
The rest is still unwritten
– بقیه اش هنوز نوشته نشده
Yeah, yeah, yeah, yeah
– آره ، آره ، آره ، آره
