Leslie Odom Jr. – Non-Stop فارسی متن ترانه & فارسی ترجمه ها

ویدیو کلیپ

متن ترانه

After the war, I went back to New York
– بعد از جنگ ، به نیویورک برگشتم

A-After the war, I went back to New York
– بعد از جنگ ، به نيويورک برگشتم

I finished up my studies and I practiced law
– من تحصیلاتم را تمام کردم و حقوق را تمرین کردم

I practiced law, Burr worked next door
– من وکالت مي کردم ، بر همسايه کار مي کرد

Even though we started at the very same time
– حتی اگر ما در همان زمان شروع کردیم
Alexander Hamilton began to climb
– الکساندر همیلتون شروع به صعود کرد
How to account for his rise to the top?
– چطور به خاطر بالا رفتنش به قله حساب کنيم؟
Man, the man is
– مرد ، مرد

Non-stop
– بدون توقف

Gentlemen of the jury, I’m curious, bear with me
– آقايون هيئت منصفه ، من کنجکاوم ، با من همراه باشيد
Are you aware that we’re making history?
– آیا می دانید که ما در حال ساختن تاریخ هستیم ؟
This is the first murder trial of our brand-new nation
– اين اولين محاکمه قتل ملت جديد ماست
The liberty behind deliberation
– آزادی پشت بحث

Non-stop
– بدون توقف

I intend to prove beyond a shadow of a doubt
– من قصد دارم که بدون هيچ شک و ترديدي ثابت کنم
With my assistant counsel—
– با کمک مشاور من—

Co-counsel
– مشاور مشترک
Hamilton, sit down
– هاملتون ، بشين
Our client Levi Weeks is innocent
– موکل ما لاوی ویکس بی گناهه
Call your first witness
– اولین شاهد خود را فراخوانی کنید
That’s all you had to say
– اين تمام چيزيه که بايد ميگفتي

Okay
– باشه
One more thing—
– یه چیز دیگه—

Why do you assume you’re the smartest in the room?
– چرا فکر ميکني باهوش ترين آدم توي اتاق هستي ؟
Why do you assume you’re the smartest in the room?
– چرا فکر ميکني باهوش ترين آدم توي اتاق هستي ؟
Why do you assume you’re the smartest in the room?
– چرا فکر ميکني باهوش ترين آدم توي اتاق هستي ؟
Soon that attitude may be your doom
– به زودی این نگرش ممکن است نابودی شما باشد

Aww
– اوه

Why do you write like you’re running out of time?
– چرا مینویسی انگار وقتت داره تموم میشه ؟
Write day and night like you’re running out of time?
– شب و روز بنويس انگار وقتت داره تموم ميشه ؟
Every day you fight like you’re running out of time
– هر روز مثل اينکه وقتت داره تموم ميشه ميجنگي
Keep on fighting, in the meantime—
– در اين مدت به مبارزه ادامه بده—

Non-stop
– بدون توقف

Corruption’s such an old song that we can sing along in harmony
– فساد يه آهنگ قديمي است که ما مي تونيم با هم آهنگ بخونيم
And nowhere is it stronger than in Albany
– و هیچ جا قوی تر از آلبانی نیست
This colony’s economy’s increasingly stalling
– اقتصاد این مستعمره به طور فزاینده ای متوقف شده است
And honestly, that’s why public service seems to be calling me
– و راستش ، به همين خاطر به نظر مياد که خدمات عمومي داره بهم زنگ ميزنه

He’s just non-stop
– اون فقط بدون وقفه ست

I practiced the law, I practically perfected it
– من قانون رو اجرا کردم ، عملا کاملش کردم
I’ve seen injustice in the world and I’ve corrected it
– بی عدالتی را در دنیا دیده ام و اصلاح کرده ام
Now for a strong central democracy
– حالا برای یک دموکراسی مرکزی قوی
If not, then I’ll be Socrates
– اگه نه ، پس من سقراط خواهم بود
Throwing verbal rocks at these mediocrities
– پرتاب سنگ های کلامی به سمت این متوسطیت ها

Aww
– اوه

Hamilton, at the Constitutional Convention:
– همیلتون ، در کنوانسیون قانون اساسی:

I was chosen for the Constitutional Convention
– من برای کنوانسیون قانون اساسی انتخاب شدم

There as a New York junior delegate:
– به عنوان نماینده ی جوان نیویورک:

Now what I’m gonna say may sound indelicate
– حالا چيزي که ميخوام بگم ممکنه بي حس به نظر بياد

Aww
– اوه

Goes and proposes his own form of government (What?)
– می رود و شکل خود را از دولت پیشنهاد می کند (چه؟)
His own plan for a new form of government (What?)
– طرح خودش برای یک شکل جدید دولت (چه؟)
Talks for six hours, the convention is listless
– شش ساعت صحبت کرد ، کنوانسیون بی حوصله بود

Bright young man
– مرد جوان باهوش

Yo, who the F is this?
– يو ، اين کيه ؟

Why do you always say what you believe?
– چرا هميشه چيزي که باور داري رو ميگي ؟
Why do you always say what you believe?
– چرا هميشه چيزي که باور داري رو ميگي ؟
Every proclamation guarantees free ammunition for your enemies
– هر اعلامیه مهمات رایگان را برای دشمنان شما تضمین می کند

Aww
– اوه

Why do you write like it’s going out of style? (Going out of style, hey)
– چرا مینویسی انگار از مد افتاده؟ (از مد افتاده ، هي)
Write day and night like it’s going out of style (Going out of style, hey)
– روز و شب بنويس انگار که از مد خارج شده (از مد خارج شده ، هي)

Every day you fight like it’s going out of style
– هر روز مثل اينکه از مد افتاده دعوا ميکني
Do what you do
– کاری را که انجام می دهید انجام دهید

Alexander?
– الکساندر؟

Aaron Burr, sir
– آرون بر ، قربان

Well, it’s the middle of the night
– خب ، نیمه شب است

Can we confer, sir?
– می تونیم بهتون اطلاع بدیم ، قربان؟

Is this a legal matter?
– آیا این موضوع قانونی است ؟

Yes, and it’s important to me
– بله ، و این برای من مهم است

What do you need?
– چه چیزی نیاز دارید؟

Burr, you’re a better lawyer than me
– بر ، تو از من وکيل بهتري

Okay?
– باشه ؟

I know I talk too much, I’m abrasive
– ميدونم که زياد حرف ميزنم ، من خشنم
You’re incredible in court
– تو در دادگاه فوق العاده اي
You’re succinct, persuasive
– تو مختصر و متقاعد کننده اي
My client needs a strong defense, you’re the solution
– موکل من به دفاع قوي نياز داره ، تو راه حل هستي

Who’s your client?
– مشتری شما کیست؟

The new U.S. Constitution?
– قانون اساسی جدید آمریکا ؟

No
– نه

Hear me out
– گوش کن

No way
– امکان نداره

A series of essays, anonymously published
– مجموعه ای از مقالات ، به صورت ناشناس منتشر شده است
Defending the document to the public
– دفاع از سند به مردم

No one will read it
– کسی نمیخونه

I disagree
– من مخالفم

And if it fails?
– و اگه شکست بخوره ؟

Burr, that’s why we need it
– بر، به همين خاطر بهش نياز داريم

The constitution’s a mess
– قانون اساسی یه گندیه

So it needs amendments
– پس به اصلاحات نیاز داره

It’s full of contradictions
– پر از تناقضات است

So is independence
– استقلال هم همینطور
We have to start somewhere
– باید از جایی شروع کنیم

No, no way
– نه ، امکان نداره

You’re making a mistake
– تو داری اشتباه میکنی

Good night
– شب بخیر

Hey
– سلام
What are you waiting for?
– منتظر چي هستي؟
What do you stall for?
– واسه چي مي موني ؟

What?
– چی؟

We won the war, what was it all for?
– ما جنگ رو برديم ، همه چيز براي چي بود؟
Do you support this constitution?
– از اين قانون اساسي حمايت ميکني ؟

Of course
– البته

Then defend it
– سپس از آن دفاع کنید

And what if you’re backing the wrong horse?
– و اگه از اسب اشتباهي حمايت کني چي؟

Burr, we studied and we fought and we killed
– بر ، ما درس خونديم و جنگيديم و کشتيم
For the notion of a nation we now get to build
– برای مفهوم یک ملت ما اکنون می توانیم بسازیم
For once in your life, take a stand with pride
– برای یک بار در زندگی خود ، با افتخار ایستادگی کنید
I don’t understand how you stand to the side
– نميفهمم چطوري کنار مياي

I’ll keep all my plans close to my chest
– من تمام نقشه هام رو نزديک سينه ام نگه ميدارم
Wait for it, wait for it, wait
– صبر کن ، صبر کن ، صبر کن
I’ll wait here and see which way the wind will blow
– من اینجا صبر می کنم و می بینم که باد به کدام سمت می وزد
I’m taking my time watching the afterbirth of a nation
– من دارم وقتم رو صرف نگاه کردن به تولد بعد از تولد يه ملت ميکنم
Watching the tension grow
– تماشای افزایش تنش

I am sailing off to London
– من دارم به لندن ميرم
I’m accompanied by someone who always pays
– من با کسي همراه هستم که هميشه پول ميده
I have found a wealthy husband
– من يه شوهر ثروتمند پيدا کردم
Who will keep me in comfort for all my days
– کي منو براي تمام روزام راحت نگه مي داره ؟
He is not a lot of fun, but there’s no one
– او خیلی سرگرم کننده نیست ، اما هیچ کس وجود ندارد
Who can match you for turn of phrase
– چه کسی می تواند شما را برای نوبه خود از عبارت مطابقت
My Alexander
– اسکندر من

Angelica
– آنجلیکا

Don’t forget to write
– نوشتن را فراموش نکنید

Look at where you are
– ببین کجا هستی
Look at where you started
– ببین از کجا شروع کردی
The fact that you’re alive is a miracle
– این واقعیت که شما زنده هستید یک معجزه است
Just stay alive, that would be enough
– فقط زنده بمون ، کافيه
And if your wife could share a fraction of your time
– و اگه همسرت بتونه يه کسري از وقتت رو با هم به اشتراک بذاره
If I could grant you peace of mind
– اگه بتونم آرامش رو بهت بدم
Would that be enough?
– آیا این کافی است ؟

Alexander joins forces with James Madison and John Jay to write a series of essays defending the new United States Constitution, entitled The Federalist Papers
– الکساندر با جیمز مدیسون و جان جی برای نوشتن مجموعه ای از مقالات دفاع از قانون اساسی جدید ایالات متحده ، با عنوان مقالات فدرالیستی ، متحد می شود
The plan was to write a total of twenty-five essays, the work divided evenly among the three men
– برنامه این بود که در مجموع بیست و پنج مقاله بنویسیم ، کار به طور مساوی بین سه مرد تقسیم شد
In the end, they wrote eighty-five essays in the span of six months
– در نهایت ، آنها هشتاد و پنج مقاله در طول شش ماه نوشتند
John Jay got sick after writing five
– جان جی پس از نوشتن پنج بیمار شد
James Madison wrote twenty-nine
– جیمز مدیسون بیست و نه نوشت
Hamilton wrote the other fifty-one
– همیلتون پنجاه و یک نفر دیگر را نوشت

How do you write like you’re running out of time?
– چطور مي نويسي انگار وقتت داره تموم ميشه ؟
Write day and night like you’re running out of time?
– شب و روز بنويس انگار وقتت داره تموم ميشه ؟

Every day you fight like you’re running out of time
– هر روز مثل اينکه وقتت داره تموم ميشه ميجنگي
Like you’re running out of time
– انگار وقتت داره تموم ميشه
Are you running out of time?
– وقتت داره تموم ميشه ؟
Aww
– اوه

How do you write like tomorrow won’t arrive?
– چطوري مي نويسي که فردا نمي رسه؟
How do you write like you need it to survive?
– چطوري مي نويسي که براي زنده موندن به اون نياز داري ؟
How do you write every second you’re alive?
– هر لحظه که زنده اي چطوري مي نويسي؟
Every second you’re alive? Every second you’re alive?
– هر لحظه که زنده شدي ؟ هر لحظه که زنده شدي ؟

They are asking me to lead
– از من می خواهند که رهبری کنم
I’m doin’ the best I can
– من دارم بهترين کاري که ميتونم رو ميکنم
To get the people that I need
– تا آدمايي که لازم دارم رو پيدا کنم
I’m askin’ you to be my right hand man
– ازت ميخوام که دست راست من باشي

Treasury or State?
– خزانه داری یا دولت؟

I know it’s a lot to ask
– میدونم که خیلی چیزا هست که باید بپرسی

Treasury or State?
– خزانه داری یا دولت؟

To leave behind the world you know
– که دنيا رو پشت سر بذاري

Sir, do you want me to run the Treasury or State department?
– قربان ، ميخواي من وزارت خزانه داري يا وزارت خارجه رو اداره کنم ؟

Treasury
– خزانه داری

Let’s go
– بریم

Alexander
– الکساندر

I have to leave
– باید برم

Alexander
– الکساندر

Look around, look around at how lucky we are to be alive right now
– به اطراف نگاه کن ، به اطراف نگاه کن که چقدر خوش شانسيم که الان زنده ايم

Helpless
– بیچارگی

They are asking me to lead
– از من می خواهند که رهبری کنم

Look around, isn’t this enough?
– به اطراف نگاه کن ، اين کافي نيست؟

He will never be satisfied (What would be enough)
– او هرگز راضی نخواهد شد (چه چیزی کافی خواهد بود)
He will never be satisfied (To be satisfied?)
– او هرگز راضی نخواهد شد (برای راضی بودن ؟ )
Satisfied, satisfied
– راضی ، راضی

History has its eyes on you
– تاریخ چشم خود را بر تو دارد
Why do you assume you’re the smartest in the room?
– چرا فکر ميکني باهوش ترين آدم توي اتاق هستي ؟
Why do you assume you’re the smartest in the room?
– چرا فکر ميکني باهوش ترين آدم توي اتاق هستي ؟
Look around, look around
– به اطراف نگاه کن ، به اطراف نگاه کن
*Non-stop*
– * بدون توقف*
Why do you assume you’re the smartest in the room?
– چرا فکر ميکني باهوش ترين آدم توي اتاق هستي ؟
He will never be satisfied, satisfied, satisfied
– او هرگز راضی ، راضی ، راضی نخواهد بود
Isn’t this enough? What would be enough?
– این کافی نیست ؟ چه چیزی کافی است؟
*Non-stop*
– * بدون توقف*
Soon that attitude’s gonna be your doom
– به زودي اين رفتار به نابودي تو تبديل ميشه

History has its eyes on you
– تاریخ چشم خود را بر تو دارد
Non-stop
– بدون توقف
Why do you write like you’re running out of time?
– چرا مینویسی انگار وقتت داره تموم میشه ؟
Non-stop
– بدون توقف

Why do you fight like
– چرا مثل

History has its eyes on you
– تاریخ چشم خود را بر تو دارد

I am not throwin’ away my shot (Just you wait)
– من شاتم رو دور نمي اندازم (فقط صبر کن)

I am not throwing away my shot (Just you wait)
– من شاتم رو دور نمي اندازم (فقط صبر کن)
I am Alexander Hamilton, Hamilton
– من الکساندر همیلتون ، همیلتون هستم
Just you wait
– فقط صبر کن
I am not throwing away my shot!
– من شات خود را دور نمی اندازم!


Leslie Odom Jr.

Yayımlandı

kategorisi

yazarı:

Etiketler: