ویدیو کلیپ
متن ترانه
Just a scar somewhere down inside of me
– فقط یک اسکار جایی پایین درون من
Something I can not repair
– چیزی که من نمی توانم تعمیر کنم
Even though it will always be
– حتی اگر همیشه باشد
I pretend it isn’t there (this is how I feel)
– من وانمود می کنم که وجود ندارد (این احساس من است)
I’m trapped in yesterday (just a memory)
– من در دیروز به دام افتاده ام (فقط یک خاطره)
Where the pain is all I know (this is all I know)
– جایی که درد تنها چیزی است که می دانم (این تنها چیزی است که می دانم)
And I’ll never break away (can’t break free)
– و من هرگز شکستن دور (نمی تواند شکستن رایگان)
‘Cause when I’m alone
– چون وقتی تنها هستم
I’m lost in these memories
– من در این خاطرات گم شده ام
Living behind my own illusion
– زندگی در پشت توهم خودم
Lost all my dignity
– تمام عزت من را از دست داد
Living inside my own confusion
– زندگی در داخل سردرگمی خود من
But I’m tired, I will always be afraid
– اما من خسته ام, من همیشه می ترسم خواهد بود
Of the damage I’ve received
– از خسارتی که دریافت کردم
Broken promises they made
– وعده های شکسته ای که داده اند
And how blindly I believed (this is all I know)
– و چقدر کورکورانه باور کردم (این تنها چیزی است که می دانم)
And I’ll never break away (can’t break free)
– و من هرگز شکستن دور (نمی تواند شکستن رایگان)
‘Cause when I’m alone
– چون وقتی تنها هستم
I’m lost in these memories
– من در این خاطرات گم شده ام
Living behind my own illusion
– زندگی در پشت توهم خودم
Lost all my dignity
– تمام عزت من را از دست داد
Living inside my own confusion
– زندگی در داخل سردرگمی خود من
I try to keep this pain inside, but I will never be alright
– من سعی می کنم برای حفظ این درد در داخل, اما من هرگز خوب خواهد بود
I try to keep this pain inside, but I will never be alright
– من سعی می کنم برای حفظ این درد در داخل, اما من هرگز خوب خواهد بود
(I’m lost) I try to keep this pain inside, but I will never be alright
– (من گم شده ام) سعی می کنم این درد را در درون خود نگه دارم اما هرگز خوب نخواهم شد
(I’m lost) I try to keep this pain inside, but I will never be alright
– (من گم شده ام) سعی می کنم این درد را در درون خود نگه دارم اما هرگز خوب نخواهم شد
I’m lost in these memories
– من در این خاطرات گم شده ام
Living behind my own illusion
– زندگی در پشت توهم خودم
Lost all my dignity
– تمام عزت من را از دست داد
Living inside my own confusion
– زندگی در داخل سردرگمی خود من









